English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4473 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ray U ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thornback U ماهی پهن چهارگوش خاردار
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
tusser or sur orsore U یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
flexes U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex U سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
surge U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surged U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges U وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
dystrohpy U تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
quadrangular U چهارگوش
panes U چهارگوش
pane U چهارگوش
quadrant gular U چهارگوش
rectangle U چهارگوش
rectangles U چهارگوش
four-square U چهارگوش
quadrilaterals U چهارگوش
quadrilateral U چهارگوش
intertriglyph U چهارگوش افریز
diamond charge U خرج چهارگوش
quadrant gularly U بشکل چهارگوش
mast frame U قاب چهارگوش
four point suspension U اویزش چهارگوش
squarish U تاحدی چهارگوش
traffic stud U گلمیخ چهارگوش
squarely U بشکل چهارگوش
foursquare U لوزی چهارگوش
snails U حلزون
slugs U حلزون
slugged U حلزون
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
box tool U قلم تراش چهارگوش
demi-metope U [نیمه چهارگوش افریز]
Golden rectangle U پایه های چهارگوش
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
quarries U شیشه الماسی چهارگوش
quarry U شیشه الماسی چهارگوش
quarrying U شیشه الماسی چهارگوش
snail حلزون با پوسته
snaillike U حلزون وار
labyrinth U حلزون گوش
auditory labyrinth U حلزون شنوایی
cochlea U حلزون گوش
labyrinths U حلزون گوش
scallop U حلزون گرفتن
scallops U حلزون گرفتن
holothurian U حلزون دریایی
snailery U پرورشگاه حلزون
blocky U قالب دار ساختمان چهارگوش
scow U با قایق چهارگوش حمل کردن
cockleshell U صدف حلزون دوکپهای
spat U بچه حلزون مرافعه
shellfish U حلزون صدف دار
cockleshells U صدف حلزون دوکپهای
slug حلزون بدون پوسته
mollusk U جانور نرم تن حلزون
molluscs U جانور نرم تن حلزون
mollusc U جانور نرم تن حلزون
labium U لبه صدف حلزون
quad rangle U چهارگوش چاردیواری که ساختمانهائی گرداگرد ان باشد
tessellate U بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن
slug U مثل حلزون حرکت کردن
winkle U جابجا کردن حلزون خوراکی
winkles U جابجا کردن حلزون خوراکی
slugs U مثل حلزون حرکت کردن
soft shell U حلزون دارای صدف نرم
slugged U مثل حلزون حرکت کردن
spat U : حلزون خوراکی خیلی کوچک
helicoid U بشکل پوسته حلزون مارپیچ
cape chisel U قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
hard clam U حلزون دارای کفههای صدفی سخت
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
shell U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells U صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
littleneck clam U نوزاد حلزون خوراکی که معمولا خام خورده میشود
mortarboards U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard U کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
clam U حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
clams U حلزون دوکپهای یا صدف خوراکی از جنس pecten گوشت صدف
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
diet U تغذیه
nutriment U تغذیه
line feed U تغذیه خط
feedings U تغذیه
nourishment U تغذیه
nutriments U تغذیه
nutrition U تغذیه
nourished U تغذیه
nourish U تغذیه
recharge U تغذیه
alimentation U تغذیه
nurturing U تغذیه
nourishes U تغذیه
nurtures U تغذیه
feeding U تغذیه
recharging U تغذیه
recharges U تغذیه
recharged U تغذیه
nurtured U تغذیه
nurture U تغذیه
sustenance U تغذیه
feeders U خط تغذیه
feeder U خط تغذیه
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor U نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
scsi U بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
faults U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
fault U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
controller U را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
critical error U خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted U برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
slaving U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel U بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel U بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaves U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
million instructions per second U اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
key کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
slaved U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave U بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
samplers U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
sampler U مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
harder U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
dat U درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند
uart U از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
open U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
logic U مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
opens U برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
supply cable U کابل تغذیه
food program U رژیم تغذیه
form feed U تغذیه کاغذ
pasturage U تغذیه کردن
serial feeding U تغذیه نوبتی
power transformer U مبدل تغذیه
power supplay U منبع تغذیه
power pack U جعبه تغذیه
pouring gate U تغذیه قالب
undernourishment U سوء تغذیه
magazine feed U تغذیه مخزن
undernourishment U گرفتارسوء تغذیه
main feed U تغذیه اصلی
main supply line U خط تغذیه اصلی
ff U تغذیه کاغذ
power supply U منبع تغذیه
paper feer U تغذیه کاغذ
mulnutrition U سوء تغذیه
recharge basin U حوضچه تغذیه
noises U منبع تغذیه
noise U منبع تغذیه
injection well U چاه تغذیه
feed U تغذیه کردن
feed U تغذیه گردن
recharge well U چاه تغذیه
innutrition U عدم تغذیه
feeds U تغذیه کردن
feeds U تغذیه گردن
reverse bias U تغذیه معکوس
natural recharge U تغذیه طبیعی
cutler feed U تغذیه کاتلر
bottle-feeding U تغذیه با بطری
dystrophic nutrition U تغذیه دش بار
ab power pack U جعبه تغذیه ا.ب
malnourished U بد تغذیه شده
Recent search history Forum search
1ایا با رنگپاش خرطومی می شود دیوار را رنگ کرد
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1She is choosing to look at bright side of the situation.
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1پودرسبز
1سرم درد میکند
1vegan
0احمد کتاب مطالعه میکند
0احمد کتاب مطالعه میکند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com